سلام من به محرم
- دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۲ ب.ظ
بـه لطـمههـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـامـت اکـبـر سلام من به محرم به دسـت و بـازوی قـاسم به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـارهی اصـغـر بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـاشـقـی زهـیـرش بـه بـازگـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش